در سالهای اخیر و با بالا گرفتن تب خودروهای کلاسیک در ایران، بیش از پیش شاهد برگزاری همایشها و دورهمیهایی خودرویی در سراسر کشور هستیم. این گونه رویدادها که زمانی تنها مختص خودروهای کلاسیک و قدیمی بودند، این روزها برای خودروهای مدرن نیز برگزار میشوند و حتی مالکین برندها و محصولات چینی و حتی وطنی که از نظر اصالت در برابر برندهای معتبر و مطرح اروپایی و ژاپنی حرفهای چندانی برای گفتن ندارند نیز چنین برنامههایی برگزار میکنند. حال سوالی که ممکن است برای بسیاری از مخاطبان و ناظرین بیرونی پیش بیاید این است که هدف از گرد هم آمدن خودروهایی از یک برند و یا مدل خاص چه هدف و نتایجی میتواند داشته باشد؟
از تفریح تا انتقال دانش
دقیقا مشخص نیست که برگزاریهای گردهماییهای خودرویی یا درقالب کلوپها با نام Club Meeting دقیقاً به چه تاریخی بازمیگردد؛ اما میتوان گفت که از دهههای ابتدایی پیدایش خودرو رسم بوده که عدهای از عاشقان خودرو با مرکبهایشان در کنار هم جمع شوند. در حقیقت خودروهایی خاص میتوانند هویتی مضاعف به مالکانشان ببخشند که علاوه بر ایجاد یک تعلق خاطر میتواند به ایجاد یک اتحاد دوستانه با سایر مالکین آن خودرو بینجامد.
تاریخ گردهماییهای خودرویی در ایران نیز دقیقاً مشخص نیست که به چه دههای بازمیگردد؛ اما بسیاری از پیشکسوتان سخن از دورهمیهایی در حاشیه مسابقات باند قلعه مرغی در دهه چهل به میان آوردهاند. علاوه بر این عنوان شده که در همان دههٔ و دههٔ پنجاه رسم بوده که مالکین خودروهای خاص گاهی در مقابل برخی رستورانها و پاتوقهایی نظیر چاتانوگا، هتل دربند، بولینگ عبدو و مجموعه گل یخ جمع میشدند. این روند جسته و گریخته بعدها در دهه هفتاد در مناطقی نظیر میدان نیلوفر تهران ادامه یافت.
در کشورهای غربی و ژاپن، به تدریج کلوپهایی با محوریت خودروهایی با ملیت یکسان، برندهای خاص و بعضاً براساس محل زندگی مالکین تشکیل شد که اکثراً به صورت فعال برنامههایی برای گردهمایی مالکین و خودروهایشان ترتیب میدادند. این برنامهها معمولاً با صرف یک وعده غذایی و یا میان وعده یا نوشیدنی آغاز و یا پایان مییافت و مالکین فرصت داشتند در کنار یکدیگر از علایق هم و خبرهای جدید مطلع شوند.
علاوه بر تفریحاتی که این مالکین با سلیقه یکسان در کنار هم از آن لذت میبردند، انتقال دانش فنی و فرهنگسازی نیز بخشی جداییناپذیر بود. معمولاً مالکین و علاقمندان مشکلات شایع بین محصولاتی مشابه را با یکدیگر و سایر علاقمندان به اشتراک میگذاشتند و تجارب خود پیرامون رفع این موارد، بهسازی و یا بازسازی را به هم منتقل میکردند.
در بخش فرهنگسازی نیز میتوان به این نکته اشاره کرد که بسیاری از مردم عادی و یا رهگذران با دیدن این خودروها در کنار هم، با دید متفاوتی به این اتومبیلها نگاه میکنند و با معاشرت با مالکین و مشاهده جو دوستانه بین اعضای کلوپ، حس خوبی نسبت به این پدیده مینگرند. ایجاد حس تعلق خاطر و همبستگی، پشتیبانی و کمک مالکین و علاقمندان به یکدیگر و خرید و فروش قطعات اصلی و کمک برای پیدا کردن یک اتومبیل با قیمت و شرایطی مناسب از جمله دیگر محاسن تشکیل کلوپهای خودرویی و برگزاری گردهماییهایی با محوریت اتومبیل است.
یک مثال وطنی
دقیقاً مشخص نیست که برند بامو چه زمانی به ایران وارد شد؛ اما آنچه مسلم است ورود این برند باواریایی به ایران از دهههای ابتدایی صده ۱۳۰۰ در قالب موتورسیکلتهای شناخته شده این شرکت بود. با این حال، آغاز اوج گیری شهرت بامو در ایران به اواخر دهه سی خورشیدی و اخذ نمایندگی شرکت واصاتو (وهابزادگان) بازمیگردد. این شرکت که تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نماینده رسمی بامو در کشورمان بود، در دهههای چهل و پنجاه نقشی کلیدی در مطرح شدن این کمپانی به عنوان یکی از برترین خودروسازان آلمانی در میان مردم عادی و علاقمندان کشورمان داشت.
اهمیت شرکت وهابزادگان در سطح جهانی را باید در ۵۱۸های وارد شده به ایران و نوع تریم آنها یعنی دولوکس یا Deluxe جستجو کرد. این نوع نامگذاری که در جهان تقریباً نادر است از آنجا نشات میگیرد که ظاهراً از سال ۱۳۵۵ و با عرضه مدل فیسلیفت شده نسل E12، بیشتر مدلهای E12 بازار ایران به بامو آفریقای جنوبی سفارش داده میشود که مدل E12 صادراتی را با موتور ۱.۸ لیتری با نام ۵۱۸ مونتاژ میکرد که امکانات کابینش مشابه مدل لوکستر ۵۲۵ بوده است. چنین مدلی برای بازار ایران بسیار مناسب بود چرا که به لطف موتور کوچک، از شر عوارض گمرکی سنگین خلاص میشد و از طرف دیگر امکاناتی درخور یک خودروی نیمهلوکس مناسب برای بازار ایران داشت.
با وقوع انقلاب اسلامی و تعطیلی و به آتش کشیده شدن شرکت واصاتو و قطع واردات، محموله بامو ۵۱۸های صادراتی آفریقای جنوبی دیگر به ایران نمیرسد و ظاهراً سر از یونان و بلژیک درمیآورد.
بیشتر بخوانید: مروری بر فعالیتهای خودروهای کلاسیک در کشور
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شرکت نوریانی که سابقاً نمایندگی موتورسیکلتهای بامو در ایران را در اختیار داشت به عنوان نماینده رسمی بخش خودروسازی نیز مشغول به کار میشود. این شرکت در دهه هفتاد خورشیدی نقش بسزایی در زنده ماندن برند و اعتبار بامو در ایران داشت و توانست با واردات نسلهای مختلف سری ۳، سری ۵ و حتی سری ۷ و محصولاتی نظیر Z3، چهره مدرن و متفاوتی از بامو را به ایرانیان بشناسد. شرکت نوریانی تلاشهایی برای مونتاژ محصولاتی از بامو در استان سمنان و همچنین ورود سری ۳ و ۵ به ناوگان پلیس ایران داشت که هرگز محقق نشد.
با از سر گیری واردات در دهه هشتاد خورشیدی، شرکت نوریانی نیز فعالیت خود را بیش از پیش گسترش داد و با گشایش تعمیرگاههای مختلف در شهرهای مختلف کشور، یاریرسان مالکین محصولات این کمپانی آلمانی بود. کمی بعد نمایندگی شرکت نوریانی فسخ شده، شرکت پرشیا خودرو مسئول ارائه خدمات و سرویس و فروش محصولات بامو در ایران شد. در سالهای اخیر و با وجود وضع محدودیت واردات و البته مشکلات تحریمی، فعالیتهای شرکت پرشیا خودرو هنوز هم ادامه دارد و این شرکت بیشتر به ارائه خدمات به محصولات قبلی بامو، فروش نمونههای دست دوم و البته حضور در بازار خودروهای کلاسیک روی آورده است.
برند معتبر و باقدمتی مثل بامو، در ایران طرفداران و عاشقان زیادی دارد که از همان دهه چهل خورشیدی، خودروهایشان را عاملی برای همدلی و دورهمی دانستهاند. شرکتهای نمایندگی بامو نیز این فرصت را مغتنم شمردهاند و در دورههایی به حمایت از این دورهمیها و حتی برگزاری آنها پرداختهاند. علاوه بر این و با تشکیل کلوپهایی برای مالکین بامو، همایشهایی با محوریت این برند آلمانی و به بهانههای مختلفی نظیر سالگرد ارائه یک نسل خاص برگزار شده است که به هماهنگی و همدلی مالکین و علاقمندان ب ام و کمکی شایان ذکر کرده است.
در خاتمه توجه شما را به عکسهای یکی از گردهماییهای خودروهای بامو که بهتازگی درتهران برگزار گردید جلب مینمایم (عکسها از محمدرضا اناری):
***
شما میتوانید در دیوار نگاهی به آگهیهای خرید و فروش انواع خودروهای کلاسیک و قدیمی بیاندازید.