دلمان خوش بود که قرار است با طرح جدی دولت، خودروسازان و قطعهسازان کشور همه همّ و غمّ خود یا لااقل نصفش را به کار خواهند گرفت تا بتوانند اتومبیل یا قطعات آن را صادر کنند و در قبالش ماشین خارجی وارد کنند. ما را باش که خیال میکردیم چقدر با این ایده مشعشع، کار راحتی خواهیم داشت و به زودی با انبوه واردات خودرو، قیمتها در بازار داخلی هم میشکند و ما هم میتوانیم بالاخره ماشین کهنه و از نفس افتادهمان را که اخیرا سرسیلندرش باز شده و سوپاپ هم کج کرده و ۱۵…۱۶ میلیونی خرج روی دستمان گذاشت را بفروشیم یا حتی بیندازیم دور و یک ماشین نو بستانیم و لذتش را ببریم…
چه خیالهای دوری؟! حالا چند روزی است که متوجه شدیم اصلا ماجرا یک جور دیگر پیش رفته و نه از طرف قدرتهای فاسد غرب و شرق که از داخل به این طرح جذاب وزارتخانه صمت یک فَتِ پای جانانه زدهاند و مثل یک گونی سیبزمینی آن را زدهاند زمین. اول که مجلس و نمایندگان کلی حرفهای عجیب و غریب در مورد واردات زدند و بعد هم پس گرفتند و بعد هم نوبت به شورای نگهبان رسید که نظرش را اعلام نماید.
هنوز شورای نگهبان نظر مثبتش را اعلام نکرده بود که یک دفعه سر و کله جناب مهندس میرسلیم از مجمع تشخیص مصلحت نظام پیدا شد و با یک جمله طوفانی، کل واردات خودرو را زیر سوال برد! فیالواقع جناب میرسلیم که ظاهرا دکترای احتراق داخلی از آلمان هم دارند مثل گیربکسهای اتوماتیک هوشمند امروزی که از راننده بهتر میفهمد کدام دنده برای ماشین بهتر است، یک دفعه تشخیص داد که واردات خودرو برای ایران بهتر است در حالت P باشد و نه D. ایشان در مجمع تشخیص اینطور تشخیص دادند که بهتر است اصلا خودرویی وارد مملکت نشود و به کلی تعطیل شود چرا که ما الان به اقلام مهمتری نیازمندیم و مملکت هم ارز کافی برای خودرو ندارد و از قدیم هم گفتهاند المفلس فی امان الله…!
هنوز داشتیم جملات فنی و تخصصی آقای میرسلیم در زمینه احتراق داخلی خودمان را هضم میکردیم که دیگر عضو محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام یعنی آقای باهنر فرمودند که :«ما دوست داریم خودروهایمان را صادر کنیم اما کدام کشور از ما خودرو میخرد؟؟» و این یعنی که به قول آن خواستگار مفلس و سادهدلی که دل در گروی دختر پادشاه داشت: «۵۰ درصد ما حل است، میماند ۵۰ درصد موافقت شخص پادشاه!»
به عبارت دیگر اساسا معلوم شد جناب وزیر صمت آن روزی که فرمودند «قصد داریم تا سال ۱۴۰۴ به صادرات یک میلیون دستگاه خودرو دست پیدا کنیم»، اصلا با اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام هماهنگ نکرده بودند! خب برادر عزیز، جناب آقای فاطمی امین! شما که آن روز داشتی چنین برنامهای را میچیدی، یک تماسی هم با مقامات کشورهای همسایه میگرفتی و میپرسیدی که آیا عراق و سوریه به عنوان کشورهای دوست، در برنامهشان هست که از ما پراید و سمند بخرند یا نه؟!
بیشتر بخوانید: تحلیلی بر بازگشت نمایشگاه خودرو تهران در زمستان ۱۴۰۰
اینطور که ما فهمیدیم از ابتدای امسال تعداد خودروهایی که به ممالک اطراف صادر کردهایم آنقدر کم بوده که حتی صرف نمیکند خدمات پس از فروش به خریداران عراقی یا سوریهای بدهیم! کاش جناب وزیر قبل از آن ادعاهای هیجانانگیز در مورد صادرات خودرو به دیگر کشورها کمی مطالعه بیشتری میفرمودند. گرچه که شکر خدا صادرات ما به بنز و ب امو آنقدر هست که کفاف زندگیمان را بدهد!
اما تیر خلاص را به آرزوهای ما در زمینه واردات خودرو همین دولت فخیمه سیزدهم با آن بودجه نوشتناش زد. دوستان محترم بودجهنویس اصلا هیچ منبع درآمدی برای دولت در زمینه واردات خودرو در نظر نگرفتهاند که لازم باشد در بودجه ۱۴۰۱ بیاید! یعنی در این چند هفته ما الکی دلمان خوش بود که قرار است صادرات خودرو و قطعه صورت بگیرد و از ارزآوری حاصل از آن هم واردات خودرو صورت بگیرد و دولت هم از آن مالیاتی بگیرد و آن را خرج اقشار کمدرآمد مملکت کند یا به نیاز مهمی مثل سیستم حمل و نقل عمومی پاسخ دهد!!
ما را باش که چه خوابهایی برای خودمان دیده بودیم، شما هم خودتان را علّاف این ماجرای واردات خودرو نکنید، حتی دولت هم امیدی به آزاد شدن آن ندارد؛ اصلا چه کشکی و چه پشمی…!