مثل اینکه جدی جدی ماجرای صادرات خودرو از ایران به سایر ممالک جهان دارد وارد مرحله عملیاتی جدی میشود! در همین هفتههای اخیر آدمهای ساده و زودباوری مثل ما تصور میکردند که دیگر پرونده صادرات خودرو و قطعات وابسته (البته ما وابسته نیستیم و روی پای خودمان وایسادیم!) از ایران به دنیا بسته شده و فقط مانده صادرات ما به بنز و بامو که آن هم به خاطر تعهدی است که به این دو کمپانی داریم و اگر قطعه به آنها ندهیم در عرض یکی دو هفته میپُکند و میروند پی کارشان! اما حالا متوجه شدیم که همه حرفهایی که در مجلس و دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام زدند مصرف داخلی داشته و رد گم کنی بوده و خوشبختانه خودروسازان عزیز ما در خفا مشغول بازاریابی بودهاند!
توجه داشته باشید که حتی اگر ما هم نخواهیم خودرو به دنیا صادر کنیم هم خیلی از ممالک بزرگ و کوچک دنیا دست از سر ما برنخواهند داشت و آن قدر پیگیری میکنند تا بالاخره به هر تعداد که شده از ما پراید و سمند ببرند! نمونهاش هم دو کشور بزرگ و باستانی سنگال و گینه کوناکری است که مجددا به صف خریداران تولیدات ما در زمینه خودرو پیوستهاند آن هم با اولین سفارش ۱۰۰تایی!
در مورد سنگال که حتما خاطرتان هست در جام جهانی ۲۰۰۲ فوتبال، چه بلایی بر سر فرانسه آوردند و تیمی با حضور زیدان، ماکلله، دزایی، لیزارازو و ستارههای دیگر را با فضاحت از کره و ژاپن بیرون کردند. حالا همین سنگال دوباره آمده و از ما خواسته که در کشورشان خط تولید راه بیندازیم. شاید شما یادتان نیاید اما ایران خودرو ده چهارده سال پیش در همین سنگال سمند را تولید میکرد و کارخانهای به اسم «سِنیران اتو» هم راه افتاده بود که البته بعد از مدتی هم تعطیل شد.
غلط نکنم بدخواهیهای همین زیدان و دارودستهاش در فرانسه باعث این ماجرا شد وگرنه ما که داشتیم آنجا سمندمان را تولید میکردیم و به اسم «ماندوری» به خلق آفریقا میفروختیم. اما به هر ترتیب حالا دوباره قرار است چرخ «سنیران اتو» به گردش دربیاید و دوباره سمند تولید شود و دوران دوری از «ماندوری» به پایان برسد.
اما در همسایگی سنگال و گینه بیسائو هم یک گینه دیگر وجود دارد که به «کوناکری» مشهور است و خوشحالیم به اطلاعتان برسانیم که این کشور هم خواهان خرید خودرو از ما شده است. در مورد گینه کوناکری اطلاعات زیادی در دست نیست و در ویکیپدیا در یک خط نوشته شده: «کوناکری پایتخت گینه است با جمعیت ۲ میلیون نفر و بندری است بر کرانهٔ اقیانوس اطلس.»
حالا در همین شهری که بر کرانه اقیانوس اطلس واقع شده، قرار است ۱۰۰ دستگاه سمند به عنوان تاکسی وارد ناوگان شوند و تبلیغی باشند برای مردم که بیایند و در قرعهکشی فروش این خودرو شرکت کنند بلکه شانسشان بزند و یکی بتوانند بخرند، به شرطی که مشغول کودتا و درگیری نباشند! به هر حال همه کاره این مملکت رئیس جمهور آن است که هم رئیس دولت است و هم رئیس حکومت و هم فرمانده نظامی و اگر وقت پیدا کند مجلس ملی را هم میچرخاند!
اشکال کار این است که ظاهرا در گینه کوناکری همه از بچگی دوست دارند در آینده رئیس جمهور بشوند و به همین خاطر هر چند ماه یک بار یک بابایی شلوغ بازی در می آورد و قدرت را از چنگ دیگری در میآورد. همین شهریور گذشته، دارودسته سرهنگ «ممدو دومبویا» ریختند در کاخ ریاست جمهوری و «آلفا کُنده» را از پشت میزش کشیدند بیرون و از کار بیکارش کردند!
حالا ما نمیدانیم قرارداد ایران خودرو برای صادرات سمند با آقای کُنده بسته شده یا با سرهنگ دومبویا و حالا تکلیف صد دستگاه سمندی که قرار است در تاکسیرانی کوناکری کار کنند چه میشود، اگر سرهنگ دومبویا به این سمندها پلاک ندهد تکلیف چیست؟! البته ایران خودرو یک رقیب گردنکلفت در سنگال و گینه کوناکری هم دارد که خودروهایش مورد استفاده عموم و خصوصا کودتاچیان است. بر اساس مدارکی که به دست ما رسیده، تویوتا و مخصوصا وانت FJ در کوناکری خیلی هواخواه دارد و برای جابهجایی شبه نظامیها و نصب مسلسل خیلی مناسب است. طراحان ایران خودرو باید حواسشان به این موضوع باشد و شاید بد نباشد در این رقابت صنعتی، ما هم پراید وانت یا نیسان آبی را به اهالی زحمتکش گینه کوناکری پیشنهاد بدهیم! البته کار کردن روی ورژنی از سمند وانت هم بد نیست!
اینطوری سایپا هم میتواند وارد چرخه صادرات به گینه کوناکری شود. بلکه با افزایش میزان صادرات، واردات خودرو هم رونق بگیرد و مملکت ماهم سودی از این ماجرا هم ببرد. حالا هرچقدر کودتا هم در کوناکری و حومه میافتد، بیافتد!