این ماجرای شناسایی خودروهای لاکچری که شامل طرح مالیات میشوند هم دارد وارد مراحل جدی و جالبی میشود. دوستان محترم اداره مالیات در عرض یک ماه و ظاهرا تا پایان دی ۱۴۰۰، حدود ۵۷۰ هزار خودرو را شناسایی کردهاند که ارزش آنها بالای یک میلیارد تومان بوده، در حالی که اگر بخواهید برای واردات یک خودرو روز دنیا استاندارد بگیرید باید یک سال تمام و حتی بیشتر از این اداره به آن وزارتخانه دوندگی کنید! به هر حال، اولویتهای کشور اینجا مشخص میشود!
باری، ظاهرا قرار است مالکان این خودروهای لاکچری خودشان اظهارنامه پر کنند و بر اساس جدول تنظیم شده، مالیاتشان را بپردازند وگرنه در فهرست بدهکاران مالیاتی قرار خواهند گرفت و بهزودی ممنوع الخروج شده و حتی ممکن است یک تابلو ورود ممنوع هم بزنند روی پیشانیشان!البته اگر تصوراتتان از ماشین لوکس و لاکچری این است که یک اتومبیل بزرگ با قطعات ورشو و برقی که از یک کیلومتری چشم آدم را میزند و مثل کشتی از روی دستانداز رد میشود، سخت در اشتباهید چرا که مثلا همین خودروهای چینی جدیدی که دارند وارد بازار میشوند خیلیهاشان رفتند بالای یک میلیارد و اگر اینها لاکچری باشند دیگر نمیدانیم به مرسدس بنز کلاس اس یا اتاق ۷ بام و یا لکسوسهای شاسی بلند چه باید بگوییم؟!
خب، البته همین که حدود ۵۷۰ هزار خودرو لاکچری در ایران وجود دارد هم نشانگر تعداد بالای میلیاردرهای مملکت است و به گمانم آمریکا هم انقدر میلیاردر ندارد! جالب است که تعداد زیادی از این لاکچریبازهای محترم تا سه چهار سال پیش جزو طبقه متوسط محسوب میشدند و برخیشان نهایتا ۱۲۰ میلیون تومان بابت خرید ماشین هزینه کردهاند، این افزایش قیمت ماشین آنها بوده که حالا آنها را در فهرست رویایی میلیاردرها قرار داده است! یاد آن ضربالمثل خودمان افتادم که میگوید: «دشمن دانا بلندت میکند … بر زمینت میزند نادان دوست» و با این حساب ماشینهای لوکس امروزی از یک طرف دشمن دانا هستند که موقعیت صاحبشان را بردهاند بالا و از طرفی هم با اولین پرداخت مالیات آنها را بر زمین میزند و میشود نادان دوست! تناقض غریبی است …
بیشتر بخوانید: در مذمت یک اتفاق وحشتناک در خیابانهای تهران
خیلی از این دوستان گرامی هم یحتمل از خودشان میپرسند که:«مگر ما قیمت ماشینمان را خودمان بردیم بالا که حالا باید مالیاتش را بدهیم؟!» و خیلیها هم احتمالا زیر لب غرولند میکنند که: «از طلا بودن پشیمان گشتهایم … مرحمت فرموده ما را مس نما!» حقیقتا تصور بفرمایید که بر اساس لیست قیمت همین سایت دیوار خودمان، قیمت یک فقره سانگیانگ تیوولی در همین دی ماه گذشته به عدد یک میلیارد و ۸۵ میلیون تومان رسیده که با این جهش قیمت، صاحبش را که ممکن است ۴ سال قبل کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان پول داده و این همه مدت هم در انتظار دریافت آن بوده در نخستین ماه سواری و در حالی که هنوز گارانتی اولش را هم دشت نکرده، خدات تومان توی خرج بیندازد یا بدهکار مالیاتی کند!
اصلا چرا راه دور برویم همین بنده حقیر کمترین حدود ۱۳ سال قبل ماشین فعلیام را خریدم به مبلغ ۱۶ میلیون تومان و تا حالا هم ۳۵۰ هزار کیلومتر آزگار با آن راه رفتهام که میشود حدود ۹ بار دور کره زمین، آن وقت همین قراضه را الان از ما میخرند به ۱۱۰ میلیون تومان در حالی که اگر در ژاپن یا اروپا بودیم به قبرستان ماشینها هم راهش نمیدادند!
با این احوال به نظرم همین ابوطیاره حقیر هم تا سال دیگر ممکن است از مرز تعیین شده بگذرد و وارد باشگاه میلیاردیها بشود و بنده باید هر سال به اندازه قیمت خرید، مالیات بدهم بلکه ممنوعالخروج یا ممنوعالمعاملهام نکنند! نه که حالا هر سال ۱۰ بار میروم فرنگ و سالی هم پنج تا ماشین جابجا میکنم؟! البته به آن دسته از ماموران مالیاتی عزیز که بر حسب وظیفه دارند ماشینهای لاکچری را شناسایی میکنند توصیه میکنم که دوستان عزیز، ما ماشینهای چری هم داریم که ممکن است لاک زده باشند اما لاکچری نیستند و بنده خداها چینیاند و جزو لوکسها حساب نمیشوند. بروید دنبال پورشهها، بنزها و لکسوسها و نه سوسکها!
از ما گفتن، اگر این روزها دیدید که از این جور ماشینهای لوکس، صبح اول وقت که دارند از پارکینگ میآیند بیرون، با این چراغهای حساس به پیچ، دارند این طرف و آن طرف را میپایند و یک پوستین پراید را هم انداختهاند روی سقف پانورامایشان، تعجب نکنید! میخواهند تا آنجا که ممکن است گیر ماموران مالیاتی نیفتند! البته وجه دیگر این ماجرا من را یاد دیالوگ به یادماندنی رضا شفیعی جم عزیز در سریال طنز شبهای برره میاندازد که جلوی عابرین را میگرفت و با چهره ای غضبآلود میگفت: «پول وده! پول زور وده!!».
باقی بقایتان، جانم فدای مالیاتتان!
عکسها از بامداد صفاییان