از اپل کارپلی تا اندروید اوتو!

تحلیلی بر کاربردی بودن نرم‌افزارهای Apple CarPlay و Android Auto در خودرو به قلم مسیح فرزانه

0

از هنگامی که خودرو اختراع شد و خودروسازان بزرگ شکل گرفتند، آن‌ها به‌دنبال فشرده‌سازی یا به نوعی جمع‌و‌جور کردن انواع آپشن‌ها در داخل کابین بودند. یکی از بخشهایی که همیشه میزبان این آپشن‌ها و امکانات بی‌شمار می‌رفته کنسول وسط خودرو بوده است.

اگر یادتان باشد در خودروهای قدیمی مثل رنو ۵ و پیکان و … مواردی مشابه این بود که دکمه‌ها زیاد و غیرمتمرکز بودند، اما با گذر زمان و از وقتی که ارگونومی حرف اول را داخل کابین زد، این خودروسازان بودند که فوری دست به‌کار شدند و سعی کردند بهترین ارگونومی را برای محصولاتشان طراحی کنند! این یعنی شما هرآنچه داخل کابین و به‌عنوان راننده یا سرنشین پشت فرمان به‌دنبالش هستید به‌راحتی دم دست‌تان باشد.

حالا که چندین سالی است کنسول‌های وسط از خودروهای اقتصادی ارزان گرفته تا فوق لوکس‌ها و بعضاً اَبَر خودروها یک مانیتور را در خودش جای می‌دهد و داخل آن با یک نرم‌افزار کلی امکانات از بلوتوث گرفته تا موسیقی و رادیو و جهت‌یاب و تنظیمات خودرو و … قراردارند. نکته مورد توجه این است که دیگر در عموم کلاس‌های خودرو، مصرف‌کنندگان دنبال این زرق‌وبرق‌ها هستند که ساده‌ترین آن در یک دوربین عقب و بلوتوث موبایل  GPS تعریف می‌شود و در خودروهای فوق لوکس حتی می‌توانید نورپردازی داخل کابین و نوع رایحه‌ای که از سیستم ایرکاندیشن خارج می‌شود را نیز مشخص کنید.

در اینجا من نگاهی به یک تحقیق انداختم که در آن ۴ برند یعنی آئودی A8، جاگوار XJ، نسل جدید هیوندای سوناتا و لینکلن ناتیلوس حاضر بودند. در این تحقیقات میدانی آمده بود در ماشین لوکسی مثل A8 (که می‌توان آن را رقیب شانه‌به‌شانه ب‌ام‌و ۷ و اس کلاس مرسدس بنز قرار داد) کارکردن با ادوات راحت‌تر و در دسترس‌تر بود و حتی Pad لمسی که روی آئودی استفاده شده بود، به‌خوبی در دست قرار می‌گرفت. پس به‌راحتی می‌شود فهمید که در این کلاس خودروها، خودروسازان نهایت دقت را به‌کارمی‌برند که بهترین را عرضه کنند.

در مورد جاگوار ایکیس جی نوشته شده بود که همه چیز متفاوت از برند رقیب آلمانی بود و همه چیز لمسی و کمی پیچیده و به قولی «های تک» بود ولی پس از مدتی ممارست از کار کردن با آن لذت می بردید و به همه چیز عادت می‌کردید.

اما سوناتا که یک سدان اقتصادی پرفروش در بازارهایی چون خاورمیانه و آمریکا و البته کشورمان است، در تحقیقات منتشر شده گفته شد که ترکیبی از مانتیور لمسی با ادوات است و این اتفاق در حالی بود که وقتی نور آفتاب روی مانیتور می‌افتاد برخی نوشته‌ها نامعلوم بود و این معمولاً مشکلی است که بر روی بسیاری از خودروهای اقتصادی بازار همچنان کم و بیش وجود دارد.

در مورد لینکلن آمریکایی چیزی ترکیبی از یک شاسی بلند نیمه‌لوکس و کمی اقتصادی بود، هم مدرن و هم به راحتی می‌شد با آن کار کرد. اما یک موردی که درباره این تحقیقات جالب بود زمانی بود که نوبت به سینک کردن (هماهنگ‌سازی) تلفن‌های هوشمند آیفون و بلک‌بری با هر چهار تا خودرو رسید که اعداد زیر ثبت شد:

مشخصاتجاگوار XJنسل جدید سوناتاآئودی A8لینکلن ناتیلوس
آیفون۴۰ ثانیه۱ و ۵۰ ثانیه۱ دقیقه  ۲۳ ثانیه۵۰ ثانیه
بلک‌بری۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه۴۸ ثانیه۵۳ ثانیه۲۹ ثانیه

 

در مرحله تست وارد کردن آدرس در سیستم GPS آمده بود:

مشخصاتجاگوارهیوندایآئودیلینکلن
با صدا۱ دقیقه و ۲۷ ثانیه۲ دقیقه و ۱۵ ثانیه۱ دقیقه و ۳۳ ثانیه۱ دقیقه و ۲۹ ثانیه
با دست

 

۱ دقیقه و ۳۸ ثانیه۳۲ ثانیه۱ دقیقه و ۳۹ ثانیه۱ و ۴۰ ثانیه
تعداد دستورات۱۰۱۲۷۸

 

البته نوشته شده بود که بعد از این سینک کردن (هماهنگ سازی) چقدر زمان برد تا موزیک‌ها شروع به پلی شدن کنند:

مشخصاتجاگوارهیوندایآئودیلینکلن
آیفون۱ دقیقه و ۱۸ ثانیه۳۷ ثانیه۱ دقیقه و ۲۳ ثانیه۱ دقیقه و ۲۳ ثانیه

 

و نتیجه این شد که به ترتیب اول تا چهارم آئودی، جاگوار، هیوندای و لینکلن قرار گرفتند.

در هر حال، هدفم از نگارش این مطلب این نبود که حواستان را به این اعداد و ارقام جلب کنید، بلکه خواستم عرض کنم که در دنیای امروز اینگونه با مشتری تا می‌شود و به خواسته‌هایش توجه می‌کنند؛ در حدی که برای خودروسازان مهم است که مشتریان‌شان در راحت‌ترین شکل ممکن و کمترین زمان، موبایل خود را به ماشین متصل کنند و به کار و زندگی‌شان برسند.

امیدوارم روزی برسد که شرکت‌های تحقیقاتی و خودروسازان موجود در کشورمان نیز به برگزاری این بررسی‌ها و آنالیزهای کارشناسی برای محصولات خودشان بپردازند و در بازاری که مدل خودروها همچنان محدود و مونوپول چند برند خاص است و مشتری مجبور به خرید بین بد و بدتر می‌شود، پس حداقل در بخش آپشن‌ها و امکانات کمی نوآوری انجام داده و به قولی تکریم مشتری کنند!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.