در این مقاله ما بیشتر این دو خودرو را از بعد طراحی و استایل مورد بررسی قرار می دهیم. اما در ابتدا بحثی که من میخواهم در اینجا مطرح کنم در خصوص طراحی و ایدههای مفهومی ارائه شده در این دو محصول هستند.
وقتی ما صحبت از خودروی برقی تمام عیار میکنیم، دیگر به طور کلی پلتفورم خودرو باید تغییر اساسی داشته باشند، به نحوی که با قرار دادن باتریها مابین دو محور در کف خودرو، نبود مخزن سوخت، کوچکتر شدن فضای مورد نیاز برای قرار گرفتن محل موتورهای الکتریکی، نبود فضا برای جعبه دنده خودرو، دیگر دست طراحان در طول خودرو و فضای داخلی بیشتر باز میشود و از آنجایی که کف خودرو باید بین ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر با محل باتری اشغال شود در ارتفاع هم محدودیت داریم.
از نگاه طراحانه خودروهای برقی دیگر نباید شبیه خودروهای بنزینی باشند و از نظر استایل باید تغییرات بنیادی، ولی مطلوب در بدنه خودرو را شاهد باشیم. با در نظر گرفتن این اصل، با دیدن خودروی کانسپت تسلا که در سال ۲۰۰۹ ارائه شده بود، اعتقاد من این است که خودرو از نظر مفهوم و شباهتهای فرمی به خودروهای بنزینسوز دارد و به این معنی که در اوسط تا اواخر دههٔ ۲۰۰۰ توسعه مییابد و ما هنوز طرحی مشابه خودروهای امروزی در تولید داریم. البته تغییراتی نسبت به کانسپت داشته است، مثلاً حذف قطعات کرومی که بیشتر موردپسند افراد بازنشسته است و تبدیل آن به قطعات کروم مشکی که امروزیتر هستند و حس مدرنتری دارند استایل خودرو را بهتر از نمونه کانسپت کرده است.
در نمای جلو، چیزی که شبیه جلوپنجره تیره رنگ است در بدنه ادغام شده که خصیصه خودروی الکتریکی را بیان میکند، اما در نمای عقب چراغهای خطر عقب کمی در نمونه تولیدی کوچکتر شدهاند، اما به طور کل میتوان بیان کرد که این خودرو به قدری در سال ۲۰۰۹خوب طراحی شده که باز هم در مدل ۲۰۲۱ نمونهٔ تولیدی تمام خصوصیات استایلی را به ارث برده است.
بیشتر بخوانید: نقد و طراحی و استایل اتاقهای گوناگون FJ کروزر
به طور کلی، فلسفهٔ استایلی خودروی تسلا مانند محصولات اپل است، یعنی سادگی و محافظه کاری در بخش استایل. به همین خاطر ممکن است که متوجه گرد پیری بر روی استایل کمی خستهکننده تسلا شده باشید. در سوی دیگر، پورشه تایکان از نظر استایل دقیقاً همان چیزی است که از یک خودروی الکتریکی انتظار داریم. اگر به یاد داشته باشید پورشه خودروی مفهومی در سال ۲۰۱۵ ارائه کرد که نام آن Mission E که ذهن همه را به خود مشغول کرد زیرا بسیار بهتر از پورشه پانامرا طراحی و ساخته پرداخته شده بود. این مدل کانسپت، اساس و پایهٔ ساخت خودروی پورشه تایکان محسوب میشود، اما تغییراتی که در نمونهٔ تولید انبوه این خودرو صورت گرفت کمی ناامیدکننده است.
در نمونهٔ کانسپت ستونهای B حذف شدهاند و دربها عقب به صورت برعکس باز میشوند، ما نمیدانیم این کانسپت حذف ستون B، چه زمانی عملی میشود؟ اما میدانیم که در نمونه تولیدی ستون B که گویا خیلی مهندسان مکانیک به بودن آن اعتقاد دارند، باز هم مثل خار در گلو وجود دارد! اما نسبت به خودروی تسلا، پورشه تایکان طرحی آینده بینانهتر و جسورانهتری را دارد.
در نمای جلو، نمونهٔ کانسپت دماغه تا تایر بلند تری نسبت به تایکان دارد (خواسته و ناخواسته این مدل پورشه در ناحیه بغل چراغهای جلو، فرم چشمان یوزپلنگ ایرانی را اجرا کردهاند که این موضوع این روزها در محافل کشورمان از طرف خودروسازان کشورمان مطرح شده است و نقل طنز میان کامنتهای مردم شده است).
همچنین، حجم کلی خودرو ترکیب خطوط موشن لاین و پویاتری دارد. جلو پنجره تهاجمیتر است و تاکید خاصی روی برجستگی حجم فضای گلگیرهای جلو شده است که آن را بیشتر شبیه خودروهای مسابقه ای لمان میکند. اما در نمونه تولیدی تایکان خطوط گلگیر کمی سنتیتر است و نیم نگاهی به خودروهای کلاسیک پورشه مثل ۹۱۱ و پانامرا دارد.
ناحیه شولدر لاین انحنای بیشتری به داخل دارد، به طور کل استایل آن شبیه مرد خوش اندام عضلهای است که لباس چسبناک فضایی به تن دارد، اما در همین ناحیه در خودروی پورشه تایکان سعی شده کمی سنتیتر برخورد شود. در ناحیهٔ چرخها و رینگها هم در نمونه کانسپت Mission E، قاب دور چرخ ها گودی بیشتر دارد که با ترکیب پرههای بیشتر رینگ زیبایی چشمگیری را به بیننده القا میکند. در عقب خودرو نیز در ناحیه دیفیوزر نمونه کانسپت، خطوط به نرمی به سمت بالا هدایت شدهاند و ترکیب زیباتری نسبت به پورشه تایکان دارد.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی طراحی کیا اسپورتیج ۲۰۲۲
تسلا سعی کرده که نسبتهای طلایی خودرو را در نمونه کانسپت حفظ کند، اما در همان سال اولیه ارائه کمی پیر بوده و طرح خستهای دارد. خودروی تسلا در نگاه اول بیننده را یاد خودروهای آستون مارتین میاندازد، این بستگی به سلیقهٔ خریدار دارد که چه نوع استایلی را انتخاب کند، هرچند استایل کلی تسلا مدل S خوب و قابل تحمل است، اما از حق نگذریم فرم چراغهای عقب آن بدون هیچ تغییری همچنان مزخرف و قدیمی است.
ما همیشه انتظار داشتیم که کمی بهروزرسانی استایلی در ترکیب چراغهای عقب آن مشاهده میکردیم، اما گویا تسلا با کمی دست پاچهای و عجله تکمیل شده است! مخصوصاً فضای داخلی که با در نظر گرفتن مسئله تعهد به مکتب مینیمالیزی، سادگی بیش از حد آن آدم را یاد وان حمام و جکوزی های پیش ساخته می اندازد.
باز هم تاکید میکنم که خرید این دو محصول بسته به سلیقه شخصی شما دارد، در جایی که خودروی پورشه تایکان با استایل و ترکیب زیبای داخلی و خارجی به خوبی دلبری میکند، اما عقل هشدار میدهد که قدرت بیشتر، برد مسافتی بالاتر، و قیمت پایینتر تسلا، همیشه میتواند وسوسه این انتخاب را تحت تاثیر قرار دهد.
اگر خانوادگی حرکت میکنید و فضای بیشتر داخلی برایتان مهم است، و اگر مسافتهای طولانیتری بین شهرها در تردد هستید، حتماً خودروی تسلا را انتخاب کنید. اگر شور و حال جوانی دارید، میخواهید بیشتر در دایره دید افراد باشید و گشت و گذارهای شما بیشتر در طول روز و در داخل شهر است، فکر میکنم انتخاب پورشه تایکان میتواند نیارهای شما را برطرف کند.
در کلام آخر، از دید من ای کاش مهندسان آلمانی و آمریکایی یک محصول مشترک برای تولید میزدند که هم زیبایی و عملکرد پورشه را داشت و هم تکنولوژی بالای باتریسازی، برد مسافتی و قدرت تسلا!