شرکت تویوتا از چه زمانی تویوتا شد؟ سیاستهای درست ژاپنی، سختکوشی مثال زدنی با ارائه محصولی که اطمینان را در ذهن خریداران بیدار میکند، با سیاستی خزنده و آرام، وارد بازار بینالمللی شد که بد نیست ما هم از این سیاست و استراتژی، درسهایی را یاد بگیریم و عمل کنیم.
از دشتهای سوزان آفریقای جنوبی تا سرمای وحشیانه قطب شمال این وسیله در هرجای زمین سبز ما حرکت کرده است. این نور دیده صنعت خودروسازی با عملکرد بالا، اعتقاد راسخ دارد که هر کاری بکند و خراب نشود، پس کافیست باد لاستیک را کم کنید، قفلکنندههای مختلفش را فعال کنید تا ببینید که زمان خارج شدن از جاده فرا رسیده است!
این تمام چیزی است که باید بدانید تا انتخاب شما برای خرید تویوتا لندکروزر، انتخاب دقیق و درستی بوده است. لندکروزر نام تجاری محصولی از تویوتا است که شروع تولید آن به سال ۱۹۵۱ با مدل BJ میرسد. یک خودروی نظامی برای استفاده ارتش آمریکا در جنگ بین دو کره که پس از امضای آتش بس در سال ۱۹۵۳ جنگ به پایان رسیده بود.
اما تویوتا همچنان میخواست که تولید سری BJ را ادامه دهد، زیرا درآمد خوبی نصیب تویوتا میکرد. اما آنها نمیتوانستند فقط یک جنگندهٔ برهنه را به جهان بفرستند، همچنین انتظار فروش تعداد زیادی را داشتند، پس تویوتا اقدام به طراحی مجدد این اسب کاری نمود. صندلیهای راحتتر و سیستم تعلیق نرمتر جزو تغییرات اصلی آن بود و تغییر نام آن به FJ20 و مدل دیزل به نام BJ20 ارائه شد که سرآغاز صادرات و معرفی برند تویوتا در جهان بود.
تویوتا محصولاتی را در خود ژاپن تولید میکرد که برای بازار ژاپن بود، اما ورود تویوتا به بازارهای بینالمللی درحالی که خودروهای پرفروش ابعاد و کیفیت خود را داشتند که یک سروگردن بالاتر از تویوتا بودند غیر ممکن میکرد. با این حال، تویوتا لندکروزر با قیمتی در دسترستر مانند یک جیپ (هرچند که کیفیت و امکانات جیپ را نمیداد، اما برای خیلیها کافی بود)، باعث معرفی برند تویوتا در جهان شد.
بعد از آن بود که مدل خودروی شهری Crown توانست با خوش نامی قبلی لندکروزر به بازارهای جهانی معرفی شود. به عبارتی قابلیت اطمینان و سواری خوب لندکروزر به خودروی کراون اعتبار میبخشید، پس همینجا میتوان اهمیت این خودرو را برای تویوتا درک کرد.
تویوتا به این استراتژی Land Cruiser Strategy میگفت. آنها اول با لندکروزر اعتبار بازار خود را پیدا میکردند، سپس بعد از به دست آمدن بازارهای جدید، محصولات دیگر خود را روانه بازار مقصد میکردند و ملتی که از برند لندکروزر خوبی میدیدند و راضی بودند، دیگر محصولات تویوتا را هم میخریدند (قابل توجه برخی خودروسازان داخلی که با هر شرایطی میخواهند محصولات از رده خارج را در منطقه بفروشند!).
این به این معناست که اول باید بازاری را با خوشنامی و خدمات پس از فروش به دست بیاوریم، سپس محصولات اصلی را در قالب رقابتی، (حالا اگه یک مقداری هم پایینتر بود مهم نیست!) با توصل به برندی که از پیش ساخته شده به خریداران ارائه کنیم. خریدان و مشتریان بالقوه هم چون از حرکتهای اول شرکت خیر دیدهاند و دیگر نامی مثل تویوتا در ذهنشان حک شده، بالطبع دید مثبتی نسبت به محصولات بعدی آن نیز خواهند داشت.
در اینجا فاکتور خدمات پس از فروش و قیمت رقابتی میتواند کلید رمز موفقیت برند ما باشد. وقتی شرکتهای خارجی با کارگرانی با حقوق ۲۰۰۰ دلاری، گرانی مواد اولیه و انرژی گرانتر میتوانند به چنین هدفی دست پیدا کنند، کشور ما اگر با کارگر ۳۰۰ دلاری و منابع طبیعی ارزانتر و انرژی تقریباً رایگان (و البته با مدیریت صحیح!) حتماً میتواند که اگر نمیتواند، شاید بهتر باشد مثلا این هزینه صرف ایجاد فضای سبز و یا مراکز آموزشی و دانشگاهی و علمی شود!
قاعدتاً اگر ما میخواهیم در حوزه کشورهای خاورمیانه فعالیت داشته باشیم و به عنوان بزرگترین تولیدکننده خودرو سری در سرها بلند کنیم، کافیست که بعضی از این موارد را رعایت کنیم که هم سوددهی بالایی داشته باشیم و هم دعای خیر خریداران پشت سر مان باشد!
اگر کمی دقت کنیم و کشورهای منطقه اطرافمان را نگاه کنیم، میبینیم که اکثر کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان، یمن، آذربایجان، ترکمنستان و … کشورهایی هستند که بخش قابل توجهی از جمعیتشان درآمد سالیانه پایینی دارند و خرید خودرو برای آنان حکم یک سرمایهگذاری در زندگی را ایفا میکند.
اکثر این کشورها امکانات جادهای ایدهآلی هم ندارند و به غیر از جادههای اصلی، اکثر شهرها و مناطق کوهستانی و کویری آنها دارای راههای صعبالعبوری است که شاسیبلندهای امروزی، حتی یکسال هم دوام نمی آورند که در این جاده ها طی مسیر کنند. پس نیاز به یک خودروی آفرود، با کمترین قطعات الکترونیک مدرن امروزی، تعمیر ساده و قابل اطمینان، میتواند نیاز شماره یک این هشتاد درصد جمعیت باشد.
بیشتر بخوانید: نقد طراحی فولکس واگن مولتی ون T7
از آنجایی که برندهایی مانند تویوتا، جیپ و فورد و … بر روی بازاری متفاوتتر و خریداران به نسبت متمولتر تمرکز کردهاند، قیمتهای محصولات شاسیبلند آنها بین ۴۰ تا ۱۰۰ هزار دلار متغیر است که حتی نمیتواند به فکر خریداران فوقالذکر نزدیک شود. حال ارائه یک محصول ۱۵ تا ۲۵ هزار دلاری که ظاهر نسبتاً امروزی داشته باشد، میتواند تک خال خودروسازان داخلی باشد. با خدمات خوب و سریع و ارزان، بهعلاوه خوشنامی برند جدید همین مشتریها در رده تا بیست سال آینده میتوانند مشتریان خودروهای سواری و لوکستر همان برند باشند.
طراحی و ساخت چنین خودرویی، تکنولوژی خیلی بالایی نمیخواهد و با امکانات و مهندسی داخل کشور، به راحتی قابل ساخت و ارائه است. بد نیست که گاهی با مطالعه صحیح برندها و محصولات موفق بازار، ما نیز راه موفقیت و رشد را پیدا کنیم و کمی از جادههای خاکی و فرعی فاصله بگیریم.
البته شایان ذکر است داشتن هرگونه اقتصاد پویا بهویژه در بخش صنعت خودرو نیازمند داشتن ارتباطات بهروز و بینالمللی بوده که عملا وجود تحریمهای شدید سالهای اخیر، یکی از بزرگترین موانع توسعه این تجارت و صنعت در کشورمان بوده است.