جنگل زدایی یکی از مهمترین چالشها و بحرانهای زیست محیطی ایران است. باتوجهبه اینکه کشور ما یک کشور نیمهخشک محسوب میشود، حفظ جنگلهای محدودی که داریم، امری حیاتی است. بر اساس آخرین آمار و اطلاعات اعلامشده از سوی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، سهم ایران از بیش از ۴ میلیارد هکتار جنگل در جهان، حدود ۱۴.۲ میلیون هکتار است که حدود ۸.۶ درصد مساحت کشور را شامل میشود. برای کشور پهناوری مانند ایران، این مقدار پوشش جنگلی کم است و همین مقدار کم را هم خطرهایی جدی تهدید میکند.
در میان جنگلهای ایران، اهمیت جنگلهای زاگرس در جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ زیستگاه بسیار زیاد است؛ اما متأسفانه روند جنگل زدایی در این منطقه با سرعت زیادی ادامه دارد. موضوع حفاظت از جنگلها باید اولویت زیستمحیطی تکتک افراد و سازمانها باشد. در ادامه، به بحران جنگل زدایی و پیامدهای آن برای محیط زیست کشور میپردازیم؛ با ما همراه باشید.
جنگل زدایی چیست و چه عواقبی دارد؟
جنگل زدایی به ریشهکنی درختان جنگلی یک منطقه یا زمین گفته میشود که در نتیجه آن، تمام یا بخش بزرگی از درختان قطع میشوند و پهنه جدید بهعنوان یک منطقه غیرجنگلی مورد استفاده قرار میگیرد. بعد از پاکسازی جنگلها، زمین باقیمانده تبدیل به مزارع کشاورزی و مراتع دامداری میشود یا بهعنوان مناطق صنعتی و مسکونی مورد استفاده قرار میگیرد.
تهیه سوخت و چوببری هم از دیگر عوامل تشدید جنگل زدایی هستند. دلایل نظامی مانند جلوگیری از استفاده طرفین جنگ از پوشش جنگل برای پنهان شدن هم از نمودهای مدرن جنگل زدایی در قرن گذشته بوده است. ارتش آمریکا این عمل را بیشتر در جریان جنگ ویتنام انجام داد.
به هر روی، بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، بیش از نیمی از جنگلهای دنیا تا سال ۲۰۱۱ میلادی نابود شده است و این روند نابودی همچنان ادامه دارد.
در ایران هم به گفته فرزاد علیزاده، یکی از فعالان محیط زیست، در ۷۰ سال گذشته حدود ۷ میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس از بین رفته است. (لینک گفتگو با ایسنا: تا ۵۰ سال آینده تمامی جنگلهای ایران از بین میرود!)
چرا حفاظت از جنگلها اهمیت دارد؟
جنگل زدایی را دومین عامل اصلی گرمایش زمین میدانند، چراکه درختان حجم زیادی از کربندیاکسید موجود را جذب و آن را به اکسیژن تبدیل میکنند. در صورتی که کربندیاکسید جذب نشود، اثر گلخانهای را ایجاد میکند که مانع خروج گرمای اضافی از جو زمین میشود.
از سوی دیگر، جنگلها نقش اساسی در حفظ تنوع زیستی ایفا میکنند. بخش عمدهای از جانورهای خشکیزیست، در جنگلها زندگی میکنند و ازبینرفتن جنگل به معنی نابودی این جانداران است.
جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ آبهای سطحی از دیگر کارکرهای مهم جنگلهاست. درختان مانع شستهشدن خاک و املاح مفید آن میشوند و جلوی جمع شدن آب و تشکیل سیل را هم میگیرند؛ شن، ماسه و گرد و خاک طوفانها را متوقف و از جابهجایی ریزگردها جلوگیری میکنند. از سوی دیگر، این جنگلها هستند که باعث باروری ابرها و ایجاد باران میشوند. پس تقریباً لحظهبهلحظه زندگی روزمره ما وابسته به جنگلهاست؛ حتی اگر از آنها دور باشیم.
چرا حفظ جنگلهای زاگرس برای تمام ایرانیان مهم است؟
همانطور که گفته شد، حفاظت از تمام جنگلهای دنیا اهمیت دارد؛ اماجنگلهای زاگرس چه ویژگیهایی دارند که حفظ آنها را برای ایرانیان حیاتیتر میکند؟
- تأمین ۴۰ درصد از آب آشامیدنی کشور توسط جنگلهای زاگرس
براساس گزارش خبرگزاری ایرنا در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۱، سرپرست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری خبر داده است که جنگلهای زاگرس ۴۰ درصد آب کشور را تامین میکنند. برای کشور کمآبی مانند ایران که در دوران خشکسالی بیسابقهای هم به سر میبرد، از دست دادن چنین منبعی، فاجعهبار است.
- سکونت ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران در جوار این جنگلها
خبرگزاری ایسنا در گزارشی مفصل اعلام کرده است که ۱۰ میلیون نفر در جوار جنگلهای زاگرس ساکن هستند؛ همچنین ۵۰ درصد دام کل کشور در این منطقه نگهداری میشود. از بین رفتن زیستبوم چنین جمعیتی، آسیبهای غیرقابلجبرانی ایجاد میکند.
- تامین اکسیژن موردنیاز ۶۰ میلیون نفر در سال از طریق جنگلهای زاگرس
به گزارش ایسنا، حجم اکسیژن تولیدشده از طریق هر هکتار جنگل، معادل مصرف یکسال اکسیژن برای ۱۰ نفر است. با این حساب، وجود ۶ میلیون هکتار جنگل در منطقه زاگرس، اکسیژنی معادل مصرف سالانه ۶۰ میلیون نفر را تولید میکند. به عبارت دیگر،
۶۰/۰۰۰/۰۰۰ = ۶/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۰
- جذب بخش عمدهٔ گرد و غبار واردشده به کشور
طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، هر هکتار از جنگلهای زاگرس، سالانه ۸ تن گردوغبار را جذب میکند؛ ناگفته پیداست که حذف چنین فیلتر قدرتمندی، زندگی در ایران را تا چه اندازه سخت خواهد کرد.
جنگل زدایی در زاگرس تا چه حد بحرانی است؟
اسماعیل کهرم، کارشناس و کنشگر محیطزیست میگوید:
«نابودی جنگلهای ایران تا ۵۰ سال آینده مطابق با برآوردهای هشدارگونه ناسا از وضعیت ایران حقیقت دارد؛ به این معنا که با تداوم این شرایط، طی سالهای ۲۰۵۰ تا ۲۰۶۰ اثری از جنگلهایی که امروز میشناسیم در کشور باقی نخواهد ماند.»
درختان بلوطی که در رشتهکوههای بزرگ زاگرس قد کشیدهاند، گنجینهای رو به زوال است؛ آن هم در مقابل چشمان ما! جنگل زدایی آن هم در شرایط شکننده زیستمحیطی ایران، ضربهای جبرانناپذیر خواهد بود. در حال حاضر، بیش از ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس، بر اثر بیماری زوال بلوط خشک شده است یا در معرض خشکیدگی قرار دارد.
همچنین گونههای دیگری مثل «ارژن»، «شن» و «گون» هم با خطر خشکیدگی روبهرو هستند. مهمترین عامل بیماری این جنگلها، قارچی به نام «بیماری زغالی» است که بهشدت در حال گسترش در میان جنگلهای زاگرس است. این مشکل تنها بخشی از بحران جنگلهای ایران است و ریشه طبیعی دارد.
طی سالیان گذشته، خبرهای زیادی در مورد آتشسوزی این جنگلها منتشر شده است. بیشتر این آتشسوزیها عمدی هستند و سودجویان، برای قاچاق چوب و بدتر از آن برای تهیه ذغال، این جنگلهای انبوه و متراکم را نابود میکنند.
با مطالعه مطلب تهیهٔ زغال، بلای جان بلوطهای زاگرس، درباره این جنایت علیه جنگلها، اطلاعات کاملی به دست میآورید.
آفات دیگری هم به جان این جنگلها افتادهاند؛ پروانه سفید برگخوار و کرم جوانهخوار بلوط جدیدترین خطراتی هستند که این جنگلها را بهخصوص در استان کهگیلویه و بویراحمد تهدید میکند. این آفات به دلیل پتانسیل بالای تخمگذاری، نشو و نمای سریع، مقاومت زیاد و رژیم تکخواری برگ بلوط، مهمترین گونه مهاجم بالفعل جنگلهای این استان هستند.
عوامل دیگری هم در تخریب گسترده جنگلهای زاگرس نقش دارند. این موارد عبارت است از:
- قاچاق چوب درختان قدیمی و کندههای کف جنگل برای مصارف مبلمان و صنایع چوب؛
- تغییر کاربری جنگلها به مزارع؛
- چرای دامها در جنگلهای زاگرس؛
- شکار سنجاب؛
- ریختن زباله در مناطق جنگلی.
تمامی این عوامل، در کنار کمتوجه مردم و مسئولان زیستمحیطی، این گنجینه ارزشمند را در یک قدمی نابودی قرار داده است. بدون جنگل بلوط، زندگی ادامه پیدا نخواهد کرد. دیوار به عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی خود و دغدغهای که برای حفظ محیط زیست کشور دارد، برنامههای مختلفی را برای جلوگیری از جنگل زدایی تعریف کرده است. بخشی از این اقدامات، آگاهیبخشی در مورد اهمیت این جنگلهاست.
راهکارها و قوانین زیستمحیطی چه کمکی به کاهش جنگل زدایی میکنند؟
گرچه خیلی دیر است، اما بالأخره بسیاری از افراد به اهمیت این جنگلها و خطری که آنها را تهدید میکند، پی بردهاند. با تلاش مردم و رسانههای استانهای زاگرسنشین، روز هفتم فروردینماه به نام روز پاسداشت جنگلهای بلوط نامگذاری شده است. این اقدام، در جهت آگاهسازی عموم مردم کشور درباره اهمیت جنگلهای زاگرس و وضعیت بحرانی آن صورت گرفته.
در این روز، مردم محلی و افراد علاقهمند از سراسر کشور برای پاسداشت درختان بلوط به دل این جنگلها میروند و با اقدامات مختلف، سعی در جلب نظر عمومی و جمعآوری کمک برای این جنگلها دارند. همچنین زاگرسنشینان با پاکسازی و حفاظت و همچین قرقکردن جنگلها، قدمهای بزرگی برای حفظ آنها انجام دادهاند و با برگزاری مراسم و اطلاعرسانی، سعی در آگاهسازی جامعه در رابطه با اهمیت حیاتی آنها و جلوگبری از جنگل زدایی دارند.
یگانهای حفاظت محیط زیست همواره با گشتزنی، نگهبانی و اقداماتی از این دست سعی در دور نگهداشتن قاچاقچیان از این جنگلها دارند.
از سوی دیگر، برای جلوگیری از جنگل زدایی، تلاشهای قانونی هم صورت گرفته است؛ مطابق ماده ۴۷ قانون حمایت و حفاظت از جنگلها و مراتع، افرادی که عامدانه دست به آتشسوزی جنگلها و مراتع بزنند، از ۲ تا ۱۰ سال حبس محکوم خواهند شد و براساس ماده ۴۵، برای آتشزدن مزارع خشک از ۲ ماه تا ۱ سال حبس پیشبینی شده است.
در این میان، نباید از نقش مردم محلی و تلاشها و فداکاریهایی که برای نجات این گنجینه می کنند، غافل شد. مردم این مناطق در زمان آتشسوزی با هرچه که دارند و حتی گاهی با دست خالی و بدون امکانات، برای خاموشکردن آتش تلاش میکنند و جان خود را به خطر میاندازند. متأسفانه گاهی خبر جان باختن یکی از ناجیان طبیعت را میشنویم؛ مختار خندانی، یاسین کرمی و بلال امینی از جمله قهرمانانی هستند که برای نجات جنگلهای زاگرس، جان خود را از دست دادند.
بااینحال به نظر میرسد که این اقدامات کافی نبودهاند و با وضعیت بحرانی کنونی، امید چندانی به نجات این جنگلها نیست. به همین خاطر، به همت بیشتری از سوی تمام کشور و اختصاص منابع و تجهیزات گستردهتری نیاز است.
وظیفه ما در قبال جلوگیری از جنگل زدایی چیست؟
مادر زمین فرزندان خود را فرا میخواند. در همه جای دنیا آگاهسازی در مورد محیط زیست و لزوم حفظ آن، برنامهای منظم و جدی است. انجمنها و نهادهای بسیاری برای حفاظت از محیط زیست شکل گرفته و این کار تقریباً بهعنوان عملی ضروری در نظر گرفته میشود.
جای جنین اقداماتی در کشور ما خالی است. بسیاری از هموطنان ما آگاهی چندانی از اهمیت محیط زیست و بهخصوص جنگلها ندارند و در سایه این بیاطلاعی، جنگل زدایی با سرعت بیشتری ادامه پیدا میکند. اولین کار ما باید آگاهبودن و گسترش آگاهی نسبت به این موضوع باشد. در مرحله بعدی، باید با تمام توان به کمک کسانی برویم که سعی در نجات جنگلها دارند. این کمکها میتواند بهصورت اطلاعرسانی و آگاهیبخشی باشد، میتواند با ارائه کمکهای نقدی صورت بگیرد یا حتی با حضور در این مناطق و کمکی هرچند کوچک برای خاموشکردن آتش یا پاکیزه نگهداشتن آنها باشد.
همه ما در قبال این موضوع مسئول هستیم و چشم بستن به روی این مشکل، به معنای چشم بستن روی آینده این سرزمین است!
نظر شما چیست؟ آیا راهکارهای دیگری برای جلوگیری از جنگل زدایی دارید؟ پیشبینی شما از آینده جنگلهای ایران چیست؟ نظرات خود را با ما و سایر خوانندگان در میان بگذارید.