دهها سال که نیروی کار ایرانی با هدف دریافت دستمزد بیشتر و فراهم آوردن زندگی بهتر از ایران خارج میشود و در بازار کار کشورهای همسایه مشغول بهکار میگردد.
در دهه سی و چهل شمسی، کارگران ایرانی برای کار به کشور کویت میرفتند. قبل از آن برای سالهای متمادی کارگران ساده ایرانی که تخصصی هم نداشتند به جمهوری آذربایجان که بخشی از کشور شوروی سابق به حساب میآمد مهاجرت میکردند. آنها در کنارههای دریای خزر و در مناطق استخراج نفت به استخدام شرکتهای نفتی در میآمدند.
داستان مهاجرت نیروی کار ایرانی در دهه ۷۰ شمسی با مهاجرت گسترده به ژاپن وارد یک لیگ جدید شد. این پدیده در آن زمان به گونهای در بین جوانان مرد جویای کار رایج شده بود در میان خانوادههای ساکن جنوب شهر تهران کمتر خانوادهای پیدا میشد که نمایندهای در ژاپن نداشته باشد.
در بازار کار ایران همواره میشود از بیکاری و رکود و پایین بودن دستمزدها سراغ گرفت و همین موارد دلایلی میشود که بخشی از نیروی کار تمایل پیدا کند تا از کشور خارج شوند. در حال حاضر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و بهویژه کشور عمان یکی از مقاصد اصلی نیروی کار ایرانی است و نیروی کار ساده و نه چندان متخصص ما جذب آن میشود.
در مقایسه با قبل یک موضوع در مورد خروج نیروی کار از کشور تغییر اساسی کرده است. اگر در سالهای قبل نیروی کار ایرانی به خارج از کشور میرفت و در بازار کار کشورهای همسایه مشغول بهکار میشد، در عوض دستمزد و درآمد خود را که به صورت ارز و بیشتر لیره استرلینگ و دینار کویت و یا ین ژاپن و دلار آمریکا دریافت و وارد ایران میکرد. این موضوع باعث میشد تا ثروت وارد اقتصاد خرد کشورمان شود و رفاه نسبی برای خانوادههای کارگران به همراه میآورد.
در وضعیت فعلی تنها این کارگران ساده و خدماتی نیستند که از کشور خارج میشوند بلکه دامنه خروج نیروی کار از بازار کار ایران بجایی رسیده است که حتی رفوگران فرش که کاری به شدت تخصصی است نیز تمایلی به ادامه فعالیت در بازار کار ایران ندارند.
از طرفی به دلیل نبود ساختارهای مشخص آموزشی بیشتر این سرکارگران و کارگران ساده که به صورت تجربی و طی سالیان با روش آزمونوخطا مهارت کسب کردهاند حاصل عمر و تجربیات خود را بهراحتی از بازار کار ایران خارج میکنند و بازار کار داخل کشور را از دانش تجربی خود بیبهره میگذارند.
صنعت فرشبافی از جمله صنایع دستیای است که در تار و پود فرهنگ و اقتصاد ایران جای دارد. اما طی سالیان گذشته این صنعت به سختی لطمه خورده است. بافندگان خانگی و بافندگان کارگاههای فرشبافی بدنه اصلی نیروی کار این هنر و صنعت دستی هستند که به دلیل رکود در بازار و افزایش قیمت تمام شده فرش دستباف و رقبای بینالمللی و خروج و مهاجرت تولیدکنندگان بزرگ فرش دستباف از کشور از رونق افتاده است. در چنین شرایطی بحران به کارگران رفوگر فرش نیز آسیب وارد کرده است و آنان را به خروج از کشور وادار کرده است.
علی آل احمد عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران در اینباره به خبرگزاری کار ایلنا گفت:
«در ۱۵ سال اخیر شاهد خروج رفوگران ایرانی بودیم. در ابتدا رفوگران خبره تبریز و در ۵ سال اخیر هر رفوگری که مهارت این کار را داشت نیز به ترکیه مهاجرت کرد.»
پایین بودن دستمزدها و رکود بازار فرش در ایران تنها دلیلی نیست که زمینه خروج رفوگران فرش را فراهم میکنند. نبود حمایتهای شغلی مثل بیمه نکردن بافندگان به فعالین در این کسبوکار لطمه زده است.
در چنین وضعیتی رفوگران ترجیح میدهند تا مراکز فعالیت خود را در کشور ترکیه متمرکز کنند تا بتوانند از فضای باز و مساعد برای فعالیت اقتصادی و کسبوکار این کشور بهره ببرند. علی آل احمد در این زمینه توضیح داد:
«در ترکیه ۱۵ سال پیش متوجه ضعف ایرانیان در اصلاح این بند قانونی شد از این رو، این ضعف را به فرصت تجاری تبدیل و شهرکهای را برای خدمات و تعمیر فرش ایجاد کردند. در حال حاضر فرشهایی آنتیکی که هزینه تعمیرات آنها بالاست در این شهرکها رفو و اینگونه درآمد بالایی برای رفوگران ایجاد میکند»
همزمان با تغییر و تحولات سبک زندگی سنتی در بین ایرانیان استفاده از فرشهای دستباف به عنوان زیرانداز در خانههایشان هم کاهش یافته است. نبود تنوع در طرح و رنگ و قیمت بسیار بالا و پیروی از سبکهای طراحی داخلی منازل و دکوراسیون غربی از جمله عواملی است که باعث میشود تا نسل جوان خانوادههای ایرانی از فرشهای دستباف کمتر استفاده کنند.
رکود در بازار فرش دستباف در وهله اول به بافندگان و فروشندگان لطمه جدی وارد میکند ولی از سوی دیگر رونق کار تعویض و معاوضه و رفوگری را هم کاهش میدهد. طی سالهای گذشته شاهد افت شدید آگهیهای مربوط به تعویض و معاوضه فرش نو با کهنه هستیم.
مونا سلطانی عضو هیات علمی گروه فرش دانشگاه هنر در مصاحبه با ایسنا میگوید:
بسیاری از بافندگان به ویژه بافندگان جوان که قالیبافی نقش مهمی در اقتصاد خانوار آنها داشت به بافت قالیهایی با سود بیشتر روی آوردند و بافت قالیهای سنتی و اصی منطقه خود را به دست فراموشی سپردند. از طرفی دیگر امروزه همین گروه از بافندگان و تولیدکنندگان خردهپا با آنکه بافنده فرشهای دستباف هستند اما از فرش ماشینی به عنوان کفپوش استفاده میکنند و دیگر خبری از آن قالیهای سنتی در منازلشان نیست.
به نظر میرسد به دلیل کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان دیگر خانوادهها تمایلی به خرید فرش دستباف نو ندارند و فرشهای قدیمی و کهنه خود را حفظ میکنند. از طرفی شستشوی فرش با دستگاه هم باعث میشود تا ریشهها و تار و پود فرشها آسیب جدی ببینند. در چنین وضعیتی طبیعی است که کسبوکار رفوگران فرش هم سکه باشد ولی به دلیل اینکه بازار فرش در رکودی به سر میبرد که کل اقتصاد ایران را دربرگرفته است رفوگران هم چندان وضعیت خوبی ندارند .
در مطالعه ای که سال ۱۳۸۸ در دانشگاه اصفهان بر روی موضوع مهاجرت نیروی کار در ایران انجام شد مشخص شد هر چه حجم تجارت ایران افزایش یابد تمایل نیروی کار به خروج از ایران بیشتر میشود. ناگفته پیداست که طی سالهای گذشته به دلیل اینکه اقتصاد ایران تحت تاثیر اجرای سیاست های فشار حداکثری است و به دلیل تحریم فروش نفت و بلوکه شدن درآمدهای حاصل از فروش گاز و میعانات گازی باعث شده است تا حجم صادرات ایران به کشورهای همسایه و فرامنطقه ای افزایش یابد.
در چنین شرایطی علاوه بر صادرات کالا، خدمات و نیروی کار ایران هم تمایل به خروج از ایران دارد. در نتیجه، به محض اینکه نیروی کار مشغول به فعالیتهای تخصصی مانند رفو فرش با رونق در بازار کشور دیگری مواجه شوند، کسبوکار خود را بدانجا منتقل خواهند کرد، خاصه اینکه در حال حاضر دو پدیده بیکاری و بیکاری مزمن در اقتصاد ایران رایج است. وقتی نیروی کار وقتی خطر بیکار شدن یا دستمزد ناکافی را بالای سر خود ببیند خواه ناخواه به جایی میرود که شرایط خوبی داشته باشد.
سایر اخبار استخدامی را بخوانید:
انواع آگهی مشاغل را در بلاگ دیوار ببینید
***